دنبال شده توسطM1.34K
یک میلیون و پنجاه و هفت دنبال کننده🔞

برترین ها

برترین ها در فوتبال بانوان و داستان نویسی

♥️بازدید های امروز +10.000

۲۲ مطلب در اکتبر ۲۰۲۰ ثبت شده است

پسرک پلاک 154       (40)

پسرک پلاک 154 (40)

     این متن رو از بایگانی فن پیج نویسنده شین براری  کپی کردم. 

ادامه مطلب...
۱۲ نظر

نظرات

  

 نظر توسط بانو حمیرا _ت   زمان 2020/07/18  ساعت  21:03" 


آقای براری درود و شادباش،  با سبدی پر از گل  و نرگس و اطوار  محضر شما شتابان شدیم تا بلکه در کش و قوس این پیام،  سبک و سنگینت کنیم زیرکانه.  کاشف شویم ک این شین براری،  چه در  چنته دارد ،  همین و بس....  برای  آغاز،  با دروغی کلیشه ای چطوری؟   مثلا اینکه ؛  وااا چقدر آشناست چهره تون!   شما؟... اگه راست میگی  پس چرا مجردی یا متعهل؟ .. ... 


پاسخ؛  

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی بانو درود و احترام . عرض ادب و ارادت. ظاهرا تکه هایی از روح و تنم، شاید هم تعدادی از کودکانم در خانه ی شما هستند. نمیدانم چطور سر از آنجا در اورده اند. شاید کسی هدیه داده، شاید در نمایشگاه کتاب تهران با بیست درصد تخفیف خریده آید آنان را. شاید در ایستگاه اتوبوس یافته آید آنان را، نکند زبانم لال، رویم به دیوار، از کتابخانه قرض گرفته بودید و وقتی آوردید خانه، دیگر آنان لج گرفتند و بازنگشتند؟ آری... کتاب هایم بمانند کودکانم هستند، همچون عضوی از اعضای هفت هاله ی نقره فام روحو تنم هستند. برایشان پدر و مادر بوده ام، ماهها برای خلق هریک رنجها برده ام، تا به خلق آنان نایل شوم، برایشان اسم گذاشته ام، شاید رمان گلتیتی را خوانده باشی بانو. اگر سری چاپ نخست باشد، اسمم را بروی جلد معصومش خواهی دید، نام نویسنده؛ شین براری. آری شهروز براری.
بانو پسری ناخلف نیز دارم، توقیف شد پس از سه نسل تجدید چاپ از نشر رستگارگیلان، آخرین بار حوالی میدان انقلاب تهران خبرش را دارم، ظاهرا دستفروشان کتاب کنار خیابان به چهار برابر قیمت پشت جلدش آن را میخواستند بفروشند. خنده ام گرفته بود، دستفروش دم گوشم زمزمه میکرد ؛ این کتاب واسه خاطر اپیزود نیلیا و پاراگراف معروفش که کابوسی عادی نشون میداد توقیف شد، ممنوعه ست
پرسیدم؛ چرا؟ 
گفت_ آخه نویسنده ی موزی و زیرکش تمام محتوای کابوس رو استعاره از قتل های زنجیره ای نویسندگان و قتل . *** نوشته بود و بعد از چند سری تجدید چاپ پی بردند... 
_____ 
بانو من آن بار کجم که هرگز به منزل نمیرسم. 
_____
راستی ضلع سوم فرسوده ی خانه تان، جای مناسبی برای کودکم با اسم رویادوز نیست. او از پستوی نمور خانه میترسد، از وقتی که دچار تیغ تیز ممیزی شد و 370 صفحه اش را برگ برگ خشکاندند تا به 230 صفحه اش برسانند ، اعتماد به نفسش نصف شد طفل دیگرم. نگاهش عطر گناه کبیره میداد، اما مگر گناه کبیره، عطرآگین است؟ به گمان متصدی ممیزی باید نوشت بوی میداد. (عجبااا) بانو کتاب هاجر را خوانده ای؟ همانی که از آنسوی شهر خیس و خشتی آمده بود، روسری اش را با بغض زیر گلو گره میزد، زیر لب قرقرکنان زمزمه میکرد! ... کتاب مهربانو را چطور؟ دیدی این دکتر شهاب از نشر ارشدان آخرش با اسم کتاب مهربانو دو انبار کاغذ گرفت و غیب شد؟ نه! به گمانم نباید لو بدهم، چون بهاره خانم میگفت؛ پای خودتم گیره شین براری، پس خف. مفهومه؟ من نیز گفتم ؛ بله مفهومه. افسوس که تکدختره مرحوم فهیمه رحیمی، (روحش شاد، و قرین رحمت) بودش. وگرنه به او میفهماندم، خ_ف ینی چه. ولی خب بانو جان من یک نفرم و نمیشود به همگی برسم، چون دردهایی عمیق و زخم هایی ناسور نیز دارم، از طرفی هم، بقول استاد محمد حسن شهسواری، چگونه میتوان برنده جشنواره نویسندگی واژه چین" بود، بهترین نویسنده کوتاه دوره بهرام صادقی بود، داستان سوم جشنواره تیرگان تورنتو بود، پنج کتاب بلند چاپ کرده داشت، اما باز منکر شد که نویسنده ام 
بانو اما واقعا میگویم من نویسنده نیستم، و نخواهم شد. من از جبر روزگار و تقدیر عجیب دست به قلم برده ام تا واژگان را به خط کنم و بر کاغذی خیمه زنم تا درد زخمهای دو عالم فراموشم شود. من هیچکی نیستم. من در لیست ویکی پدیا انجمن نویسندگان داستان کوتاه، هستم اما نیستم. من در مقاله ی جدید استاد شهسواری با نام ؛ بهترین نویسنده ایران کیست؟ همراه زویاپیرزاد و عباس معروفی هستم اما باز آن من_ این من نیستم. 
بانو آخر میدانی ماجرا چیست؟ من گمشده ام. به دنبال خودم بین واژگان میگردم. از شبی که پدر رفت ، مادر پژمرد، دق شد. من نوجوان بودم و ترسیدم، زیرا از عرش به فرش فاصله بسیار و سقوط ناباورانه در سکوت شتابان بود. من آن روزهای غربت ترسیدم، من در پارک غریب خفتن، و دانشگاه رفتن را ترسیدم، من گم شدم بااحترام شین_براری


 

نام: شهروز براری صیقلانی کاربر عضو  ارسال در 28/4/1399 - 05:06 برای عنوان مطلب

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی دروداحترام و ادب خدمت شما دوست عزیز. سپاسگذارم از نظر لطفتون. حقیقت بنده نوشتن داستانک را کاری بس دشوار تر و سخت تر از داستان بلند میشمارم، و تقریبا از عهده ی من خارج، زیرا در داستانک نمیدانم چگونه از عناصر پیرنگ میتوان بهره برد و یا پرداخت شخصیت را چه کرد؟

 

نام: شهروز براری صیقلانی کاربر عضو  ارسال در 19/4/1399 - 13:46 برای عنوان مطلب

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی سپاس از نظرتان. موفق موید و برقرار باشید دختره سرزمین من.

 

نام: شهروز براری صیقلانی کاربر عضو  ارسال در 9/4/1399 - 12:54 برای عنوان مطلب پیراهن مشکی

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی زیبا بود

 

نام: شهروز براری صیقلانی کاربر عضو  ارسال در 9/4/1399 - 12:50 برای عنوان مطلب پرنده ای که عاشق قفس شد

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی Ooooh

 

نام: شهروز براری صیقلانی کاربر عضو  ارسال در 26/3/1399 - 17:35 برای عنوان مطلب دمکراسی ِ داستانی

نمایش مشخصات شهروز براری صیقلانی @};- درود و احترام اضطراب شما برای پایان رمان قابل درک است و نشان دهنده ی احترامی ست که برای خود و مخاطب خود قایلید. فرجام های زیبایی را در نظر گرفتید. از اینکه ورق خالی برای پایان بگذارید تا مخاطب به میل خودش پایان دهد، خوشم امد چون نمونه ی شهامت در ساختار شکنی ست. شجاعانه بود. احسنت.

 

@شهروز براری صیقلانی توسط ک جعفری Members  ارسال در پنجشنبه 29 خرداد 1399 - 16:35

نمایش مشخصات  ک جعفری

درود بر شما دوست محترم.


از اظهار لطف تان سپاسگزارم.
و همچنین خوشحال و خرسند که نوشته ام مقبول نظرتان شد.


آرزومندم که همواره شاد و سرزنده بمانید.

 

 

۴ نظر
پستوی شهر خیس    39

پستوی شهر خیس 39

دستنویس ها،  نامه ها،  دلنوشته ها، و  شبنویس غمنویس های درون کتاب _ پستوی شهر خیس  به قلم  شهروزبراری صیقلانی  را یکجا جمع آوری کردم و اینجا بازنشر دادمشون
 

ادامه مطلب...
۷ نظر
عزراییل سلام     38

عزراییل سلام 38

روایتی حقیقی . جالب و خواندنی . 

ادامه مطلب...
۸ نظر
پستوی شهر خیس اپیزود 37

پستوی شهر خیس اپیزود 37

چکیده و خلاصه ای از اپیزود های میانی کتاب پستوی شهر خیس"  را بازنشر کردم.    اگر مطلب شماره 35  رو خوانده باشید،  این مطلب ادامه اش محسوب میشه ؛ 

ادامه مطلب...
۵ نظر
پنجشنبه, ۸ اکتبر ۲۰۲۰، ۰۲:۵۸ ب.ظ سارا قربانی
داستانک های خوب   36

داستانک های خوب 36

داستانک ها از وبلاگ شین براری بود و بازنشرش کردم

ادامه مطلب...
۰۸ اکتبر ۲۰ ، ۱۴:۵۸ ۱۲ نظر
سارا قربانی
دوشنبه, ۵ اکتبر ۲۰۲۰، ۰۱:۲۶ ق.ظ سارا قربانی
پستوی شهر خیس   35

پستوی شهر خیس 35

اپیزود از داستان بلند   بانوی محله ضرب"  ،   به قلم شهروز براری صیقلانی. نشر ققنوس  

ادامه مطلب...
۰۵ اکتبر ۲۰ ، ۰۱:۲۶ ۱ نظر
سارا قربانی
به هجرت برویم هجله    33

به هجرت برویم هجله 33

   داستان کوتاه زیبایی از شین براری 

رویم به مزار

ادامه مطلب...
۷ نظر
رازی که پریود شد   32

رازی که پریود شد 32

داستانک برتر   

ادامه مطلب...
۷ نظر
عشق بشرط چاقو   31

عشق بشرط چاقو 31

  

آنچه گذشت  پیش از این ...  و خلاصه چکیده یک داستان بلند زیبا.....

ادامه مطلب...
۵ نظر