چنان با آن واژگان اخت و خوی گرفته ایم که گویی  یک هزار سال است  خودمان  آن را  بوجود آورده ایم  و جزو ارث و میراث   واژگان ما محسوب شود . در حالیکه چنین نیست .   در این مطلب به این که آیا باید از آن واژگان بهره بگیریم یا نه   هیچ  جهت گیری و نظری  لحاظ نشده .   و قضاوت با بزرگان زبان پارسی است  و بنده  کوچکترین جایگاهی  در تشخیص  درست بودن یا نادرست بودنش  ندارم    .   هرکه را بهر کاری  ساخته اند .   و  تکیه بر جای بزرگان ادب پارسی نتوان زد به گزاف   ، مگر اسباب بزرگی فراهم باشد .   خاطر نشان کنم که  واژگان بسیاری نیز بلعکس  از زبان پارسی به زبان های دیگر  راه یافته  است .     
وقتی کسی را آچمز می‌کنید، او را در بن‌بست قرار می‌دهید و گیر می‌اندازید.

این اصطلاح در اصل مربوط به بازی شطرنج است.

«آچمز» درباره مهره‌ای به کار می‌رود که محافظ شاه است و اگر آن را حرکت دهند، شاه کیش می‌شود.

واژه ترکی آچمز از دو جزء تشکیل شده است: «آچ» (باز کردن) _ مز (پسوند نفی). بنابراین آچمز در اصل یعنی باز نکردن یا بازنشدنی.

واژه «آچار» نیز از همین ریشه ترکی «آچ» است، چون آچار ابزار باز کردن پیچ و مهره است

پاتوق


«پاتوق» جایِ ثابت و مشخصی است که دو یا چند نفر با هم قرار می‌گذارند هر چند وقت یک بار در آن‌جا همدیگر را ببینند و گپ بزنند، مثلاً کافه یا قهوه‌خانه.
واژه «پاتوق» از دو جزء تشکیل شده‌است:
پا: پایِ؛ کنارِ
توق: در ترکی به معنیِ بیرق یا عَلَم.
داستان از این قرار است که در قدیم سربازان پایِ توق، یعنی کنارِ بیرق یا عَلَم، جمع می‌شدند و بعد به سویِ مقصد به راه می‌افتادند.

مغازه

 


دوره‌ TNT کلاسینو مخصوص بچه‌های کنکوری

طرح نکته و تست کلاسینو ویژه جمع‌بندی کنکور1401

مرور ۱۰۰٪ مطالب با طرح نکته و تست کلاسینو

تکنیک‌های مرور و جمع‌بندی کنکور | TNT کلاسینو
❮❯

 


واژه «مغازه» از واژه mağaza ترکیِ استانبولی (عثمانی) به معنیِ «فروشگاه» گرفته شده و خودِ این واژه ترکی هم برگرفته از واژه فرانسویِ magasin (ماگازَن) به همین معنی است.
این واژه فرانسوی و همچنین‌ واژه انگلیسیِ magazine، به معنیِ انبار یا مخزن، هر دو از واژه عربیِ «مَخازِن» (جمعِ مخزن) گرفته شده‌اند.
فروشگاه انبار یا مخزنِ کالاهاست.
معنیِ دیگرِ magazine یعنی «مجله» هم ناشی از این است که مجله را مخزنِ اطلاعات دانسته‌اند.

ناقلا

واژه «ناقلا»، به معنیِ زرنگ و زیرک، از دو جزء تشکیل شده‌است:
نا- (پیشوند) + قُلا (در ترکی به معنیِ آسان).
بنابراین «ناقلا» در اصل یعنی کسی که راحت و آسان گول نمی‌خورَد.
در ترکیِ استانبولی kolay یعنی آسان و راحت.

تومان


واژه ترکیِ «تومان» در اصل عدد و به معنیِ «ده هزار» بوده و به‌ویژه برای بیانِ تعدادِ سربازان به کار می‌رفته‌ است؛ مثلاً می‌گفتند «یک تومان لشکر»، یعنی ده هزار سرباز.
در دوره مغول و ایلخانی (قرنِ هفتم و هشتمِ هجری)، «تومان» سکه‌ای معادلِ ده هزار دینار بود.
امروزه هر تومان معادلِ ده ریال است.

بشقاب


واژه ترکیِ «بشقاب» از دو جزء تشکیل شده‌است:
بُش: خالی
قاب: ظرف
بنابراین «بشقاب» در اصل یعنی ظرفِ خالی.
پس اگر می‌خواهید بشقاب‌هاتان بامسمّا باشند، سعی کنید آن‌ها را خالی نگه دارید"GhabileAF